خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سهوا
[قید]
inadvertently
/ˌɪnədˈvɜrtəntli/
غیرقابل مقایسه
1
سهوا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سهوا
مترادف و متضاد
accidentally
unintentionally
deliberately
1.The reporters had inadvertently failed to include the name of one of the dignitaries.
1. گزارشگر سهوا فراموش کرد اسم یکی از مقامات بلندپایه را نام ببرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
inadvertent
inadmissible
inadequately
inadequate
inadequacy
inadvisable
inalienable
inane
inanimate
inapplicable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان