خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خود درونی
[اسم]
inner self
/ˈɪnɚ sˈɛlf/
قابل شمارش
[جمع: inner selves]
1
خود درونی
باطن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باطن
تصاویر
کلمات نزدیک
scrap paper
bacilli
common rock thrush
at play
captain's armband
pholem
xylem
historic district
urban fabric
gas tank
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان