خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ید (شیمی)
[اسم]
iodine
/ˈaɪəˌdaɪn/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ید (شیمی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ید
تصاویر
کلمات نزدیک
inwards
inwardly
inward investment
inward
invulnerable
iodized salt
ion
ionic
ionization
ionosphere
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان