خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مرد ایرلندی
[اسم]
Irishman
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مرد ایرلندی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ایرلندی
تصاویر
کلمات نزدیک
irised
irenic
ire
irc
ionize
ironclad
irredentist
irrefragable
irreligiously
irremediable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان