خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نیزه (ورزش)
2 . پرتاب نیزه (ورزش)
3 . زوبین (ابزار جنگی)
[اسم]
javelin
/ˈʤævələn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نیزه (ورزش)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نیزه
2
پرتاب نیزه (ورزش)
his rival in the javelin
حریف او در پرتاب نیزه
3
زوبین (ابزار جنگی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زوبین
تصاویر
کلمات نزدیک
javanese
jaunty
jauntily
jaunt
jaundiced
javelin throw
javier
jaw
jawbone
jawbreaker
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان