خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خویشاوند (مؤنث)
[اسم]
kinswoman
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خویشاوند (مؤنث)
تصاویر
کلمات نزدیک
kingfish
kinetics
kinematics
kine
kindred
kir
kismet
kisser
kissing
kith
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان