خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دادگاه
[اسم]
law court
/lɔ kɔrt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دادگاه
محکمه
مترادف و متضاد
court of law
1.He has a job as an interpreter in the law courts.
1. او در دادگاه بهعنوان مترجم شفاهی کار میکند.
2.He is ready to defend his fundamental human rights in a law court.
2. او آماده است که از حقوق انسانی اساسی خود در دادگاه دفاع کند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
law-breaking
law
lavishly
lavish
lavender-pink
lawcourt
lawful
lawfully
lawn
lawn bowling
کلمات نزدیک
in parenthesis
in credit
imho
ice field
hoody
lms
long-haired
make a reservation
make off
mi6
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان