1 . دادگاه
[اسم]

law court

/lɔ kɔrt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دادگاه محکمه

مترادف و متضاد court of law
  • 1.He has a job as an interpreter in the law courts.
    1. او در دادگاه به‌عنوان مترجم شفاهی کار می‌کند.
  • 2.He is ready to defend his fundamental human rights in a law court.
    2. او آماده است که از حقوق انسانی اساسی خود در دادگاه دفاع کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان