خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عدسی (کالبدشناسی)
2 . لنز
[اسم]
lens
/lenz/
قابل شمارش
1
عدسی (کالبدشناسی)
2
لنز
عدسی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ابژکتیو
عدسی
لنز
a camera with an adjustable lens
دوربینی با لنز قابل تنظیم
a pair of glasses with tinted lenses
یک عینک با لنزهای رنگی
تصاویر
کلمات نزدیک
lennon
leninism
leniently
lenient
leniency
lent
lentil
leo
leon
leona
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان