خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . باربر
[صفت]
load-bearing
/lˈoʊdbˈɛɹɪŋ/
قابل مقایسه
1
باربر
حمال
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بارکش
باری
تصاویر
کلمات نزدیک
woodwind instrument
air mattress
windsock
weathercock
cupping
cloud seeding
plantago major
regeneration
relearning
detained
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان