1 . رزرو کردن
[عبارت]

make a reservation

/meɪk ə ˌrɛzərˈveɪʃən/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 رزرو کردن

  • 1.I'd like to make a table reservation for two people for nine o'clock.
    1. می‌خواستم میزی برای دو نفر برای ساعت نه رزرو کنم.
  • 2.I'll call the restaurant and make a reservation.
    2. من زنگ می‌زنم و رزرو می‌کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان