صفت male به گروهی از جانوران و انسانها گفته میشود که توانایی زایایی ندارند. توجه کنید که در زبان انگلیسی برای اشاره به اسم مذکر در دستور زبان از واژه masculine استفاده میشود، اما برای اشاره به انسان مذکر واژه male بهکار میرود.
2
مرد
مردانه
مترادف و متضاد
female
1.All the attackers were male, aged between 25 and 30.
1.
تمام مهاجمان مرد بودند و بین 25 تا 30 سال سن داشتند.
a male nurse/model/colleague
پرستار/مدل/همکار مرد
I don't have male colleagues.
من همکار مذکر ندارم.
a deep male voice
یک صدای بم مردانه
She has a deep male voice.
او یک صدای بم مردانه دارد.
traditional male values
ارزشهای سنتی مردانه
[اسم]
male
/meɪl/
قابل شمارش
3
مرد
مذکر، نر
مترادف و متضاد
female
1.Hemophilia is a condition that affects mostly males.
1.
هموفیلی بیماری است که اغلب مردان را مبتلا میسازد.
2.The male of the species has a white tail.
2.
گونه مذکر این جاندار دم سفید دارد.
3.We used to have two genders: male and female.
3.
در گذشته دو جنسیت وجود داشت: مرد و زن [مذکر و مونث].
توضیح درباره واژه male
واژه male بهصورت اسم برای اشاره به انسان یا جانور یا گیاهی بهکار میرود که توانایی زایایی ندارد و در برابر female قرار میگیرد.