خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هزارتو
[اسم]
maze
/meɪz/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
هزارتو
راه پر پیچوخم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هزارتو
ماز
1.I love designing mazes.
1. عاشق طراحی کردن هزارتو هستم.
تصاویر
کلمات نزدیک
mayoress
mayor
mayonnaise
mayhem
mayfly
mazurka
mazut
maître d’
maître d’hôtel
mañana
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان