خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شرکتنامه
[اسم]
memorandum of association
/mˌɛmɚɹˈændəm ʌv ɐsˈoʊsɪˈeɪʃən/
قابل شمارش
1
شرکتنامه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شرکتنامه
تصاویر
کلمات نزدیک
self-alienation
commit to memory
learn by heart
from memory
hereof
esperantist
lead acetate
shop in markets
go bike riding
go for a drive
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان