خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مجاز
[اسم]
metonymy
/məˈtɑːnəmi/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مجاز
کنایه
1.The White House is a metonymy for the US president.
1. کاخ سفید یک مجاز برای رئیس جمهور آمریکا است.
تصاویر
کلمات نزدیک
meticulously
meticulous
methylated spirits
methuselah
meths
metric
metric ton
metro
metro station
metronome
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان