خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مترو
[اسم]
metro
/ˈmɛˌtroʊ/
قابل شمارش
1
مترو
معادل ها در دیکشنری فارسی:
راهآهن زیرزمینی
مترو
مترادف و متضاد
subway
تصاویر
کلمات نزدیک
metric ton
metric
metonymy
meticulously
meticulous
metro station
metronome
metropolis
metropolitan
mettle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان