خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کلانشهر
[اسم]
metropolis
/mətɹˈɑːpəlˌɪs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کلانشهر
مادرشهر، شهر بزرگ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شهر بزرگ
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
metro
meticulously
meticulous
meter
meteoroid
mexican
mexican bean beetle
mexican flameleaf
mexican husk tomato
mexican standoff
کلمات نزدیک
metronome
metro station
metro
metric ton
metric
metropolitan
mettle
mettlesome
mew
mews
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان