Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . میو (صدای گربه)
2 . میومیو کردن (گربه)
[اسم]
mew
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
میو (صدای گربه)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
میومیو
[فعل]
to mew
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
2
میومیو کردن (گربه)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
میومیو کردن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
mevacor
meuniere butter
meuniere
metycaine
mettlesomeness
mew gull
mewl
mews
mews house
mexicali
کلمات نزدیک
mettlesome
mettle
metropolitan
metropolis
metronome
mews
mexican
mexican wave
mexico
meyer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان