خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سبیل
[اسم]
mustache
/ˈmʌstæʃ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سبیل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سبیل
مترادف و متضاد
stash
1.Marx had a thick black mustache.
1. "مارکس" سبیل کلفت و مشکی داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
must-see
must-have
must
mussel
muslin
mustached
mustafa
mustang
mustard
mustard gas
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان