خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هیچکس
[ضمیر]
no one
/ˈnoʊ.wʌn/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
هیچکس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هیچیک
هیچکس
مترادف و متضاد
nobody
everyone
1."Who was there?" "No one you would know."
1. "کی آنجا بود؟" "هیچکس نبود که تو بشناسی."
2.I'd like to go to the concert but no one else wants to.
2. من دوست دارم به کنسرت بروم اما هیچ کس دیگر نمی خواهد.
3.No one told me she was sick.
3. هیچکس به من نگفت او بیمار است.
تصاویر
کلمات نزدیک
no news is good news.
no matter what
no matter how …
no man's land
no longer
no overtaking
no pain no gain.
no parking
no problem
no problem. i've got an extra pair. i think our feet are the same size.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان