خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیوقفه
2 . بیوقفه
[صفت]
non-stop
/ˈnɑːnˈstɑːp/
غیرقابل مقایسه
1
بیوقفه
بدون توقف، یکسره
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بدون توقف
مترادف و متضاد
direct
a non-stop flight to Tokyo
پرواز بدون توقف [یکسره] به توکیو
[قید]
non-stop
/ˈnɑːnˈstɑːp/
غیرقابل مقایسه
2
بیوقفه
بدون توقف، یکسره
مترادف و متضاد
continuously
1.It rained non-stop all week.
1. تمام هفته بیوقفه باران بارید.
2.We flew non-stop from Paris to Chicago.
2. ما یکسره از پاریس به شیکاگو پرواز کردیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
non-stick
non-standard
non-smoking
non-smoker
non-resident
non-verbal
non-violence
non-violent
non-white
nonalcoholic
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان