خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زشت
[صفت]
obscene
/ɑbˈsin/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more obscene]
[حالت عالی: most obscene]
1
زشت
مستهجن، قبیح
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رکیک
نکوهیده
شنیع
مستهجن
فاحش
قبیح
1.He made an obscene gesture.
1. او حرکتی زشت انجام داد.
2.obscene jokes
2. لطیفههای مستهجن
تصاویر
کلمات نزدیک
obrien
oboist
oboe
obnoxious
obloquy
obscenely
obscenity
obscurantism
obscure
obscurely
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان