خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فیالبداهه
[عبارت]
off the cuff
/ɔf ðə kʌf/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فیالبداهه
informal
1.He says the funniest things right off the cuff.
1. او فیالبداهه خندهدارترین چیزها را میگوید.
تصاویر
کلمات نزدیک
off the beaten track
off side
off season
off one’s trolley
off one's trolley
off the hook
off the mark
off the top of one's head
off the wall
off year
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان