خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غیرعادی
2 . خشمگین
[عبارت]
off the wall
/ɔf ðə wɔl/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
غیرعادی
عجیبوغریب
informal
1.Some of his ideas are really off the wall.
1. برخی از ایدههای او واقعاً عجیبوغریب هستند.
off-the-wall ideas
ایدههای عجیبوغریب
2
خشمگین
عصبانی
informal
1.The president was off the wall about the article.
1. رئیسجمهور از (آن) مقاله (خبری) عصبانی شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
off the top of one's head
off the mark
off the hook
off the cuff
off the beaten track
off year
off-air
off-balance
off-broadway
off-center
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان