خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در کاری متخصص کارکشته بودن
[عبارت]
old hand at something
/oʊld hænd æt ˈsʌmθɪŋ/
1
در کاری متخصص کارکشته بودن
informal
1.I'm an old hand at fixing cars.
1. من در تعمیر اتومبیل، متخصصی کارکشته هستم.
تصاویر
کلمات نزدیک
old hand
old habits die hard.
old goat
old friend
old flame
old lady
old maid
old man
old master
old people’s home
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان