خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . افتتاح
2 . سرآغاز
3 . سوراخ
4 . آغازین
[اسم]
opening
/ˈoʊ.pə.nɪŋ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
افتتاح
افتتاحیه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
افتتاح
گشایش
1.The official opening of the new school will take place next month.
1. افتتاح رسمی آن مدرسه جدید، ماه بعد انجام میشود.
2
سرآغاز
ابتدا، شروع
مترادف و متضاد
ending
1.The opening of the novel is amazing.
1. ابتدای آن رمان، شگفتانگیز است.
3
سوراخ
حفره
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دهان
دهانه
دهنه
روزنه
مترادف و متضاد
hole
1.The cattle got out through an opening in the fence.
1. دامها از طریق سوراخی در حصار خارج شدند [آن گاوها از سوراخ حصار بیرون رفتند].
[صفت]
opening
/ˈoʊ.pə.nɪŋ/
غیرقابل مقایسه
4
آغازین
اولیه، ابتدایی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آغازین
افتتاحیه
the opening chapter of the book
فصل آغازین کتاب
تصاویر
کلمات نزدیک
opener
open-top
open-source
open-plan
open-necked
opening and closing chapters
opening and closing scenes
opening ceremony
opening hours
opening night
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان