خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کاغذ بازی
[اسم]
paperwork
/ˈpeɪ.pər.wɜrk/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کاغذ بازی
تشریفات اداری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قرطاسبازی
کاغذبازی
1.Many office jobs involve a lot of unnecessary paperwork.
1. بسیاری از کارهای اداری شامل کاغذ بازی های غیر ضروری زیادی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
paperweight
papermaking
paperknife
paperclip
paperchase
papier mâché
paprika
papua new guinea
papyrus
par
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان