خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیماری انگلی
[اسم]
parasitic disease
/pˌæɹəsˈɪɾɪk dɪzˈiːz/
قابل شمارش
1
بیماری انگلی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بیماری انگلی
تصاویر
کلمات نزدیک
parasitism
cultural revolution
french revolution
october revolution
contractive
englishwoman
seedless grape
acid anhydride
government bond
corporate bond
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان