1 . پارک 2 . زمین بازی (به‌ویژه بیسبال) 3 . پارک (نام خانوادگی) 4 . پارک کردن
[اسم]

park

/pɑrk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پارک بوستان

معادل ها در دیکشنری فارسی: پارک
مترادف و متضاد public garden
  • 1.The park is near my house.
    1. پارک نزدیک خانه من است.
  • 2.We go running in the park.
    2. ما در پارک می‌دویم.
national park
پارک ملی
کاربرد اسم park به معنای پارک یا بوستان
معادل فارسی اسم park "پارک" یا "بوستان" است. park به باغ عمومی بزرگی گفته می‌شود که مردم برای قدم زدن، تفریح و آسودن به آنجا می‌روند. مثال:
".The park is near my house" (آن پارک نزدیک خانه من است.)
"a park bench" (یک نیمکت پارک)

2 زمین بازی (به‌ویژه بیسبال)

3 پارک (نام خانوادگی) (Park)

[فعل]

to park

/pɑrk/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: parked] [گذشته: parked] [گذشته کامل: parked]
صرف فعل

4 پارک کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: پارک کردن
مترادف و متضاد leave pull up stop back out move
  • 1.Where did you park?
    1. کجا پارک کردی؟
  • 2.You can park your car over there.
    2. می توانید ماشین خود را آنجا پارک کنید.
کاربرد فعل park به معنای پارک کردن
معادل فارسی فعل park "پارک کردن" است. park یا پارک کردن به معنای قرار دادن یک وسیله نقلیه در حالت توقف کامل در جایگاه بخصوصی (پارکینگ و ...) برای یک مدت زمان مشخص است. مثال:
"?Where did you park" (کجا پارک کردی؟)
".You can park your car over there" (می توانید ماشین خود را آنجا پارک کنید.)
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان