خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پمپ بنزین
[اسم]
petrol station
/ˈpɛtroʊl ˈsteɪʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پمپ بنزین
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پمپ بنزین
1.Where's the nearest petrol station?
1. نزدیک ترین پمپ بنزین کجاست؟
تصاویر
کلمات نزدیک
petrol bomb
petrol
petroglyph
petrochemistry
petrochemicals
petroleum
petroleum industry
petroleum jelly
petrology
petticoat
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان