خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شبح
[اسم]
phantom
/ˈfæntəm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شبح
روح
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شبح
مترادف و متضاد
ghost
1.the phantom of his dead father
1. شبح پدر مرحومش
تصاویر
کلمات نزدیک
phantasm
phallus
phallic symbol
phallic
ph
pharaoh
pharmaceutical
pharmacist
pharmacological
pharmacologist
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان