خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آدم حقهباز
2 . ساختگی
[اسم]
phoney
/ˈfoʊni/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آدم حقهباز
آدم حیلهگر و متظاهر
informal
[صفت]
phoney
/ˈfoʊni/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: phonier]
[حالت عالی: phoniest]
2
ساختگی
نادرست، جعلی
disapproving
informal
مترادف و متضاد
fake
1.She spoke with a phoney Russian accent.
1. او با یک لهجه روسی ساختگی حرف زد.
تصاویر
کلمات نزدیک
phonetics
phonetician
phonetic alphabet
phonetic
phonemic
phoney war
phonograph
phonography
phonologist
phonology
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان