خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . استودیوی عکاسی
[اسم]
photography studio
/fətˈɑːɡɹəfi stˈuːdɪˌoʊ/
قابل شمارش
1
استودیوی عکاسی
آتلیه عکاسی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
استودیوی عکاسی
مترادف و متضاد
photo studio
photographic studio
تصاویر
کلمات نزدیک
film studio
recording studio
tropical climate
letter of credence
play the piano
interpellate
squanderer
pentateuch
she's busy.
they're not hungry.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان