خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اصلاح نباتات
[اسم]
plant breeding
/plˈænt bɹˈiːdɪŋ/
غیرقابل شمارش
1
اصلاح نباتات
بهنژادی گیاهی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اصلاح نباتات
بهنژادی گیاهان
تصاویر
کلمات نزدیک
law of conservation of mass
lacrimal gland
lachrymatory
lachrymogenic
tears of joy
redeemable
irreformable
unreformable
wordiness
unknowing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان