خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به علاوه
2 . مزیت
3 . جمع (ریاضی)
4 . مثبت
5 . حداقل (بعد از اعداد)
6 . تازه
[حرف اضافه]
plus
/plʌs/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
به علاوه
به اضافه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بعلاوه
منجمله
به انضمام
مترادف و متضاد
added to
and
as well as
minus
1.The rent will be $450 a month, plus gas and electricity.
1. اجاره 450 دلار در ماه خواهد بود، به اضافه گاز و برق.
2.There will be two adults traveling, plus three children.
2. دو بزرگسال سفر خواهند کرد، به علاوه سه کودک.
3.What is six plus four?
3. شش به علاوه چهار چند میشود؟
[اسم]
plus
/plʌs/
قابل شمارش
2
مزیت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
امتیاز مثبت
مترادف و متضاد
advantage
asset
good point
plus point
minus
1.Your teaching experience will be a plus in this job.
1. سابقه تدریس شما یک مزیت در این کار خواهد بود.
3
جمع (ریاضی)
به علاوه
مترادف و متضاد
minus
a plus sign
علامت جمع
[صفت]
plus
/plʌs/
غیرقابل مقایسه
4
مثبت
B plus blood type
گروه خونی ب مثبت
5
حداقل (بعد از اعداد)
دست کم
مترادف و متضاد
at least
1.He must earn $100,000 plus.
1. او باید حداقل 100،000 دلار پول به دست بیاورد.
[حرف ربط]
plus
/plʌs/
6
تازه
علاوهبراین
informal
مترادف و متضاد
furthermore
1.I've got too much on at work. Plus my father is not well.
1. سر کار خیلی کار دارم. تازه، پدرم حالش خوب نیست.
2.Let's not go on holiday in August - it'll be too hot - plus it'll be more expensive.
2. بیا در ماه آگوست به مسافرت نرویم؛ خیلی گرم است؛ تازه گرانتر هم خواهد بود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
plunk
plunger
plunge
plunder
plump up
plus fours
plus sign
plush
plyboard
plyers
کلمات نزدیک
plurality
pluralist
pluralism
plural noun
plural
plus sign
plush
pluto
plutocracy
plutonium
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان