1 . ناتوان
[صفت]

powerless

/ˈpaʊərləs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more powerless] [حالت عالی: most powerless]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ناتوان عاجز

معادل ها در دیکشنری فارسی: بی‌اختیار بی‌اقتدار ناتوان
مترادف و متضاد unable powerful
  • 1.I was powerless to help.
    1. من برای کمک ناتوان بودم [نتوانستم کمک کنم].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان