خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بزک دوزک کردن
[فعل]
to primp
/prɪmp/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: primped]
[گذشته: primped]
[گذشته کامل: primped]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
بزک دوزک کردن
به خود رسیدن (به منظور جلب توجه)
disapproving
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
primitive
primer
prime
primate
primary tooth
primping
prince
prince albert
prince of darkness
princess
کلمات نزدیک
primordial
primitivism
primitive
primeval
primer
primrose
primus
prince
prince charming
princely
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان