خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فقط
[قید]
purely
/ˈpjʊrli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فقط
صرفا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
صرفا
1.She married him purely for his money.
1. او فقط به خاطر پولش با آن مرد ازدواج کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
pure mathematics
pure
purchasing power
purchaser
purchase tax
purgative
purgatory
purge
purification
purified
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان