خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نابود شدن
[عبارت]
go to rack and ruin
/ɡˌoʊ tə ɹˈæk ænd ɹˈuːɪn/
1
نابود شدن
ویران شدن
1.The whole farm was going to rack and ruin.
1. کل مزرعه داشت نابود میشد.
2.They let the house go to rack and ruin.
2. آنها گذاشتند خانه نابود شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
rant and rave
part and parcel
make heavy weather
on the make
take the biscuit
prim and proper
wine and dine
high and dry
leaps and bounds
rest and recreation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان