خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جیرهبندی
[اسم]
rationing
/ɹˈæʃənɪŋ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جیرهبندی
سهمیهبندی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جیرهبندی
سهمیهبندی
تصاویر
کلمات نزدیک
rationally
rationalize
rationalization
rationality
rationalistic
rats!
rattle
rattle off
rattlesnake
rattletrap
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان