خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بدهی
[اسم]
red ink
/rɛd ɪŋk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بدهی
ضرر مالی
مترادف و متضاد
debt
1.The line between profitability and red ink in a bookstore is so thin that even the little decisions are important.
1. مرز بین سوددهی و ضرر مالی در یک کتاب فروشی انقدر باریک است که حتی کوچکترین تصمیم گیری ها هم مهم هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
red in the face
red hot
red herring
red dwarf
red deer
red light
red meat
red pepper
red sea
red tape
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان