خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کیفر
[اسم]
retribution
/ˌretrɪˈbjuːʃn/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کیفر
سزا، مجازات
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جزا
سزا
مکافات
عقوبت
مجازات
1.fear of divine retribution
1. ترس از مجازات الهی
2.People are seeking retribution for the latest terrorist outrages.
2. مردم خواستار مجازات برای حملات اخیر تروریستی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
retrial
retrench
retreat
retread
retraining
retrievable
retrieval
retrieval system
retrieve
retriever
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان