خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پارسا
2 . قابلتوجیه
[صفت]
righteous
/ˈraɪtʃəs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more righteous]
[حالت عالی: most righteous]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پارسا
پرهیزگار، باتقوا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
درستکار
صالح
formal
a righteous man
یک مرد پرهیزگار
2
قابلتوجیه
بهجا، بهحق
formal
righteous anger/indignation ...
عصبانیت/خشم و... بهجا
تصاویر
کلمات نزدیک
right-winger
right-wing
right-hander
right-handed
right-hand man
rightful
rightfully
rightist
rightly
rightness
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان