خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صندلی گهوارهای
[اسم]
rocking chair
/ˈrɑːkɪŋ tʃer/
قابل شمارش
1
صندلی گهوارهای
صندلی ننویی
مترادف و متضاد
rocker
1.All she needs is the rocking chair where she sits all day long, crocheting and watching the neighbors.
1. تنها چیزی که او نیاز دارد یک صندلی گهوارهای است که تمام روز روی آن بنشیند، قلاببافی کند و همسایهها را تماشا کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
rocket
rockery
rocker
rockabilly
rock the boat
rocking horse
rocky
rocky landscape
rococo
rod
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان