خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جونده
[اسم]
rodent
/ˈroʊdənt/
قابل شمارش
1
جونده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جونده
1.Hamsters and rabbits are rodents.
1. همستر ها و خرگوش ها جونده هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
rod
rococo
rocky landscape
rocky
rocking horse
rodenticide
rodeo
rodney
rodriguez
roe
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان