خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به سمت دریا
[قید]
seaward
/ˈsiːwərdz/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
به سمت دریا
مترادف و متضاد
seawards
1.Her gaze was fixed seawards.
1. نگاهش به سمت دریا خیره شده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
seattle
seating capacity
seating
seated
seat belt
seaway
seaweed
seaworthy
sec
secateurs
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان