خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . او سرش شلوغ است.
[جمله]
She's busy.
/ʃiːz bɪzi/
1
او سرش شلوغ است.
او مشغول است.
تصاویر
کلمات نزدیک
pentateuch
squanderer
interpellate
photography studio
film studio
they're not hungry.
she's full.
he's tired.
it's early.
it's late.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان