خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فهرست دشمنان
[اسم]
shit list
/ʃˈɪt lˈɪst/
قابل شمارش
1
فهرست دشمنان
culturally sensitive
informal
to be on one's shit list
در فهرست دشمنان کسی بودن
1. Once you betray me, you're on my shit list, and that's it.
1. وقتی که به من خیانت کنی، در فهرست دشمنان من هستی و دیگر تمام است.
2. Who else is on your shit list?
2. دیگر چه کسی در فهرست دشمنانت هست؟
تصاویر
کلمات نزدیک
be full of shit
as thick as a shit
as thick as pig shit
as close as stink on shit
fight back
flood out
day the eagle shits
do bears shit in the woods?
eat shit
get shit together
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان