خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گذاشتن و رفتن
[فعل]
to shoot through
/ʃut θru/
فعل ناگذر
[گذشته: shot through]
[گذشته: shot through]
[گذشته کامل: shot through]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
گذاشتن و رفتن
(برای فرار از کسی/چیزی) جایی را مخفیانه ترک کردن
informal
1.I was only five when my Dad shot through.
1. من فقط پنج ساله بودم وقتی بابام گذاشت و رفت.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
settle up
be set against
send up
send away for
see out
show around
show out
skimp on
slave away
sleep through
کلمات نزدیک
sex up
suck ass
talk out of ass
tightass
horse’s ass
sit around
sit about
slave away
sleep through
slip off
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان