Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . بیخوابی
[اسم]
sleeplessness
/ˈsliːpləsnəs/
غیرقابل شمارش
1
بیخوابی
کمخوابی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بیخوابی
مترادف و متضاد
insomnia
1.to suffer from sleeplessness
1. از بیخوابی رنج بردن
تصاویر
کلمات نزدیک
sleepless
sleeping policeman
sleeping pill
sleeping partner
sleeping car
sleepover
sleepsuit
sleepwalk
sleepwalker
sleepwalking
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان