خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بهتدریج
[قید]
slowly but surely
/slˈoʊli bˌʌt ʃˈʊɹli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بهتدریج
دیر یا زود
1.Slowly but surely, I realized the boat was sinking.
1. بهتدریج پی بردم که قایق داشت غرق میشد.
2.We'll get there slowly but surely.
2. دیر یا زود به آنجا خواهیم رسید.
تصاویر
کلمات نزدیک
rest and recreation
leaps and bounds
high and dry
wine and dine
prim and proper
take it or leave it
talk at cross-purposes
get a word in edgeways
talk shop
talking point
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان